[ad_1]
باهوش بودن همیشه خوب نیست حتی ممکن است در برخی جاها باعث دردسر شود!
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ خب شما بالأخره بعد از مدت طولانی که مدرک تحصیلی خود را گرفته و منتظر یک فرصت شغلی خوب بودید، موفق شدید به یک مصاحبه کاری دعوت شده و شغلی بگیرید. بر فرض که توانستید از سیستمهای پیچیدهای عبور کنید که طراحی شدهاند تا شما که توانایی بیش از حد نیازی برای این شغل دارید، آن را در اختیار نگیرید. خب حالا چه؟ برای همیشه نمیتوانید درون کمد پنهان شوید. دیر یا زود تواناییهای بیش از اندازه شما نمایان میشوند.
روزگاری بود که «استعداد و مهارت» تیرهای اسلحهای بودند که هر فرد در جستجوی شغلی دم دستش برای استفاده داشت. ولی در عصر برون سپاری و کاهش بودجه، هر نشانهای از اینکه ممکن است انتظار حقوق بالا وجود داشته باشد موجب میشود که جلسه مصاحبه زودتر از آنچه که فکرش را بکنید به اتمام برسد.
خب حالا برخلاف تمام تلاشها در جهت حذف شما، موفق شدید و حالا دارید با رئیس جدیدتان کار میکنید. میدانستید که وقتی رئیستان کوچکترین اشتباهی انجام دهد در دردسر افتادهاید. به زودی، گریزی از این نخواهد بود… شما از رئیستان باهوشترید.
حتی با اینکه ممکن است کمی زمان برده باشد که خودتان این موضوع را بفهمید، رئیستان احتمالاً خیلی زودتر و حتی قبل از آنکه شما استخدام شوید این را میدانسته است. خبر خوب اینکه احتمال اینکه او همان لحظه به این قضیه اشاره کند کم است. ولی خبر نه چندان خوب اینکه او بسیار حساس و سریع است و هر نشانهای از مدارا کردن و رفتار رئیس مابانه از طرف شما را حس میکند و بنابراین حیاتی است که شما گامهای لازم را برای اینکه یک تهدید به حساب نیایید بردارید.
اگر خود را چندین درجه از رئیستان باهوشتر میدانید، اینها راههایی است تا مطمئن شوید که محیط کارتان راضیکننده باقی بماند:
۱) درک کنید که کلمه «باهوش» کلمهای نسبی است. حتی با وجود آنکه ممکن است شما IQ بالاتری داشته باشید، رئیس شما ممکن است برای مهارتهای مورد نیاز شغل شما بهتر تجهیز شده باشد. به احتمال زیاد او هم اگر از نوعی هوش برخوردار نبود به جایگاهی که الآن دارد نمیرسید.
۲) در جلسات خود را نمایش ندهید. آنجا معمولاً جایی است که رئیس میخواهد بدرخشد. اگر شما این را برایش خراب کنید، منتظر دردسر باشید.
۳) با این وسوسه که دیوار اتاقتان را با هر مدرک و گواهینامهای که از دوران دبیرستان گرفتهاید پر کنید، مقابله کنید.
۴) کلمات قلمبه سلمبه را زیاد به کار نبرید. بزرگتر از دهان رئیس حرف زدن مشکلی را از شما حل نمیکند.
۵) هر از چند گاهی از رئیستان کمک بخواهید، حتی اگر به کمک او نیاز ندارید. اگرچه باید مطمئن شوید که این در مورد کاری باشد که وی بداند چطور باید انجامش داد.
به یاد داشته باشید که شما بنا به دلایلی در این شغل قرار گرفتهاید. این را به خاطر داشته باشید و درک کنید که یک رئیس که احساس امنیت نکند میتواند هم این دلایل را کم کند و هم از بین ببرد.
مطمئن شوید که رئیس میداند شما تهدیدی برای جایگاهش نیستید. شاید این فقط به معنی یک سر تکان دادن ساده باشد و البته همزمان با اینکه عملکرد شغلی خود را مورد مصالحه قرار نمیدهید.
این کارهای کوچک نه تنها امنیت شغلی شما را بالا میبرد بلکه نشاندهنده تواضع و سیاستمداری شماست که توسط بالاسریها نادیده گرفته نخواهد شد.
[ad_2]
منبع